پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده

ساخت وبلاگ

بهبود رابطه جنسی در زندگی زناشویی

10 روش ساده برای بهبود رابطه جنسی در زندگی زناشویی:

1- فکری به حال ورزش و تغذیه تان بکنید:


اولین و مهمترین گزینه برای تقویت رابطه جنسی دقت و تمرکز بیشتر در تغذیه است . دریافت مواد غذایی مناسب و استراحت کافی بخشی از مهم ترین نیاز های بدن برای داشتن رابطه زناشویی مفید و مناسب است. به گفته ی متخصصان داشتن یک برنامه غذایی سالم و مقوی سرشار از ویتامین ها و املاح معدنی بدن را به سمت برقراری رابطه جنسی بهتر سوق می دهد . برای آشنایی بهتر با مواد غذایی مفید برای رابطه جنسی و زناشویی می توانید به مطلب " تغذیه مناسب برای افزایش میل جنسی " مراجعه کنید . و اما ورزش که نمی توان آن را در هیچ بخشی از زندگی و سلامتی نادیده گرفت . تحقیقات نشان داده است که افرادی که به طور مداوم و منظم ورزش می کنند نسبت به افراد دیگر 56 درصد در رابطه جنسی موفق تر عمل می کنند و ارگاسم در این دسته افراد با کیفیت بیشتری همراه است چرا که ورزش جریان خون در تمام بدن به خصوص در عضو جنسی را بهتر می سازد و همین عاملی برای افزایش میل به رابطه زناشویی می شود.

2- تلویزیون را خاموش کنید تا رابطه جنسی بهتری داشته باشد:


تحقیقات ثابت کرده است که تماشای تلویزیون بیش از حد نرمال که بسیار کم و کوتاه توصیه می شود منجربه اختلال نعوظ می شود . از لحاظ روانشناسان تماشای تلویزیون یکی از راههای مختل کننده برقراری رابطه زناشویی در بین زوجین است چرا که تماشای بیش از اندازه تلویزیون روی سیستم عصبی و فکر فرد تاثیر گذاشته و به نوعی میل را کاهش می دهد.

3- جست و خیز کنید:


شاید به نظرتان عجیب باشد اما مطالعات نشان می دهد زمانی که زن و مرد قبل از برقراری رابطه زناشویی شوخی و تحرک بیشتری دارند افزایش ضربان قلب و خون رسانی بهتر به سیتم عصبی در بدن باعث می شود که دستگاه تناسلی به این رابطه پاسخ بهتری بدهد.

افرادی که به طور منظم ورزش می کنند در رابطه جنسی موفق تر عمل می کنند

4- وقت و زمان مناسبی برای رابطه انتخاب کنید:
این بدان معنا نیست که زوجین بایستی یک زمان مشخص از روز را به عنوان زمان برای برقراری رابطه زناشویی خود انتخاب کنند بلکه هدف تعیین بهترین زمان برای این رابطه است که بر اساس فاکتورهای گوناگون تعیین می شود . در یک جمله ساده بهترین زمان برای برقراری رابطه جنسی زمانی است که بدن شما آن را بخواهد. تحقیقات نشان می دهد که زنان در روزهای 6 تا 10 چرخه قاعدگی خود ارگاسم بهتر و مکرر دارند (روز 1 اولین روز قاعدگی است ) یعنی 6 الی 10 روز بعد از آغاز قاعدگی .

5- برای آرامبخش بودن رابطه تان تمرکز کنید:


به شریک زندگی تان آرامش ببخشید تا از برقراری رابطه با شما لذت بیشتری ببرد . لوسیون ها و روغن های گیاهی بسیاری برای این منظور می توانید استفاده کنید که بهترین آنها اسطوخودوس است . روغن این گیاه جادویی آرامش را افزایش می دهد و استرس های روانی را تا حد قابل توجهی کاهش می بخشد.

6- اشتراک گذاری با شریک زندگی تان را بیشتر کنید:


بله درست است این تنها یک واژه صرف در دنیای مجازی و تکنولوژی نیست و باید از آن بیشتر در زندگی مشترک استفاده کنید . افکار و ایده های خودتان را با همسرتان بازگو کنید تا بدین وسیله قدرت درک شما از یکدیگر بالاتر رفته و به صورت خودکار عصب ها شما را به سمت هم سوق دهند.

7- نوشیدنی های الکلی را کنار بگذارید:


باور داشته باشید که لذت های زودگذر هیچ یک نمی توانند پایه های عشق واقعی را بسازند ، این یک جمله جامعه شناسانه نیست بلکه پایه های علمی ثابت شده ای دارد چرا که محققان در یک مقاله در وب سایت webmd اعلام کردند که ورود الکل به جریان گردش خون با کاهش توانایی سیستم عصبی مانع از هماهنگی طبیعی اعضای بدن و عملکرد مناسب جنسی می شود.

8- به جسم و بدن خود بیشتر توجه کنید:


واقعیت انکار ناپذیر در رابطه زناشویی این است که زن و مردی که از لحاظ بهداشتی و سلامتی به جسم خود رسیدگی می کنند میل بیشتری به برقراری رابطه جنسی دارند. دکتر " جوی دیودسون " درمانگر جنسی بیمارستان نیویورک می گوید:زنان و مردانی که احساس خوبی نسبت به بدن خود دارند به هر لحاظ ، رابطه زناشویی بهتر و قوی تری با همسر خود خواهند داشت . متاسفانه 80 درصد از زنان نیویورک در مورد اندام و زیبایی جسمی خود منفی نگر هستند و همین یکی از علل اصلی سردمزاجی و بی کیفیت بودن رابطه آنهاست.

9- روال ها را کمی تغییر دهید:


جالب است بدانید که افراد پر استرس از یک سری روال های یکنواخت در زندگی خود رنج می برند و بایستی تغییراتی برای کاهش تنش ایجاد کنند . تنش روحی و استرس به خصوص در زنان باعث تولید سطح بالایی از اکسی توسین می شود . اکسی توسین یک ماده شیمیایی است که اثرات مثبت هورمون جنسی را خنثی می کند و میل جنسی را نابود می سازد.

10 - مکمل جنسی مصرف کنید:


اشتباه نکنید منظور داروهای شیمیایی فروش آزاد نیستند بلکه استفاده از داروهای موثر در درمان بی میلی و سرد مزاجی البته با تجویز پزشک گزینه ای است که بایستی در شرایط خاص از آن استفاده کرد.

منبع: نمناک

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 177 تاريخ : سه شنبه 29 تير 1395 ساعت: 6:52

چرا فکر میکنیم جذاب نیستیم

چرا جذاب نیستم،چرا خواستنی نیستم،

چرا برخی از مردم اعتقاد دارند جذاب نیستند و درمقابل چرا برخی افراد که شاید ظاهری معمولی داشته باشند خود را بسیار زیبا می‌دانند؟ پاسخ به این پرسش از دل قضاوت و داوری بیرون می‌آید؛ قضاوتی که ما از خودمان و جذابیت خودمان داریم.

زیبایی و درک از زیبایی در طول زمان تغییر می‌کند؛ برای مثال کمتر کسی پیدا می‌شود که چهره زنان حرمسرای قاجاری را بپسندد. مدها و سلیقه‌ها عوض می‌شوند و لباس‌های 10سال قبل چیزهای عجیب‌و‌غریبی به نظر می‌رسند که گاهی دیدنشان ما را به خنده می‌اندازد. تعریف زیبایی‌شناسی هم جایش را به تعریف‌های جدیدتر می‌دهد اما یک نگاه هست که تغییر نمی‌کند؛ نگاه انسان‌ها به خودشان و تعبیر «زشت‌بودن» برای آنچه در آینه می‌بینند. برای همین است که هشتگ ساده «# من زشت هستم اما...» تبدیل به یک بازی شده که در بین مردم دست‌به‌دست می‌شود.

افرادی که قیافه‌های بعضا زیبایی هم دارند اگرچه خود را زشت می‌دانند اما به ظاهر اکتفا نمی‌کنند و انسانیت را چیزی فراتر از شکل ظاهری می‌دانند. چرا برخی از مردم اعتقاد دارند جذاب نیستند و درمقابل چرا برخی افراد که شاید ظاهری معمولی داشته باشند خود را بسیار زیبا می‌دانند؟ پاسخ به این پرسش از دل قضاوت و داوری بیرون می‌آید؛ قضاوتی که ما از خودمان و جذابیت خودمان داریم. روشی که انسان‌ها براساس آن درباره ظاهر عمومی خود قضاوت می‌کنند به دو فاکتور اساسی بستگی دارد: اولی اعتقاد و دید زیبایی‌شناسانه مخصوص خودشان به مقوله جذابیت و دیگری منابع موجود که همان ظاهر فیزیکی ماست.
یک مثال قضیه را روشن‌تر می‌کند؛ اگر یک مرد موفق (که در زبان علمی‌گونه «آلفای غالب» نام دارد) محبوبیت و توان مالی را هم‌زمان دارا باشد اما قیافه‌ای معمولی داشته و در ضمن معتقد باشد زنان فقط جذب جذابیت‌های ظاهری می‌شوند، حس اعتماد‌به‌نفس و راحتی خود را در اطراف زنان از دست خواهد داد و با اصلاح این باور غلط، اعتمادبه‌نفس او خیلی سریع بازخواهد گشت اما آیا در دنیای کنونی راهی برای اصلاح این باورها وجود دارد؟

تحقیقات دانشگاه استنفورد در دو کشور آمریکا و انگلستان در بین نوجوانان 12 تا 14ساله نشان می‌دهد دنیای تبلیغات و بمباران دائم انسان‌ها با پیام‌های تصویری که در آنها تقریبا همیشه از مردان و زنان زیبا و خوشتیپ استفاده می‌شود، موجب شده 77 درصد از نوجوانان خود را با کلماتی منفی توصیف کنند. حدود دو هزار دختر در این تحقیق به پرسش‌ها پاسخ دادند و بیش از 50 درصد از آنها اعلام کردند از ظاهر خود راضی نیستند و برای زیباتر به‌نظررسیدن در شبکه‌های اجتماعی عکس‌های خود را دستکاری می‌کنند. 30 تا40 درصد هم امکان انجام جراحی‌های زیبایی را در آینده روی صورت خود رد نکرده و حتی از آن استقبال هم کرده‌اند. البته این حقایق درواقع می‌توانند هیچ مشکلی ایجاد نکنند؛ اگر درک روانشناسانه مردم از مقولیه جذابیت درست شود. بیشتر انسان‌ها در شکل واقعی خودشان جذابیتی منحصربه فرد دارند اما درک ما از خودمان در مقوله زیبایی با یک بی‌سوادی عظیم و مهم روبه‌رو است.


هشتگ‌هایی که این‌سو و آن‌سوی جهان در بازی «من زشت هستم اما...» طوفان به راه انداخته‌اند، نکته‌های جالبی دارند که می‌تواند سواد جمعی ما از شناخت زیبایی خودمان را افزایش دهند. یکی می‌نویسد: «من زشت هستم اما شخصیت خوبی دارم.» آنجلا مرکل هم وارد بازی شده و می‌گوید: «من زشت هستم اما حداقل آلمان را رهبری می‌کنم.» جوزف بازی را این‌طور پیش می‌برد: «من به افرادی که می‌گویند من خیلی زیبا هستم، اعتقادی ندارم. پس من زشت هستم اما هنر، ادبیات و شعر را دوست دارم.» و جالب‌تر از همه این باور زیباست که می‌گوید: «من زشت هستم اما می‌توانم با تو بخندم.»

منبع : روزنامه وقایع اتفاقیه

- - , .
.

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 181 تاريخ : چهارشنبه 23 تير 1395 ساعت: 5:13

چطور باهوش شویم

چطور باهوش شویم

یا می‌خواهید ذهن خود را وسعت دهید و باهوش تر شوید؟ یک کمی تلاش روزانه وسعت عظیمی به ذهن شما می‌دهد. در این مقاله چند روش ساده به شما پیشنهاد می‌شود که با انجام آنها می‌توانید شخص باهوش تری شوید.با ما همراه باشید.

۱. هر روز ۱۰ ایده بسازید

به این موضوع بیندیشید که چه طور می‌توانید فقر را در جامعه کاهش دهید، چگونه می‌توانید مشکلات روزمره‌ی خود را حل کنید، و به هر آنچه بیندیشید که به عنوان ایده‌ای جالب جهت ساختن یک فیلم سینمایی به درد می‌خورد.


این که ایده‌های شما چطور به ثمر بنشینند مهم نیست، این یک تمرین روزانه برای مغزتان است. فهرست شما حتی می‌تواند به راه‌اندازی یک کسب و کار جدید یا موضوعی برای خلق یک کتاب بینجامد.


۲. روزنامه بخوانید

خواندن روزنامه به شما کمک می‌کند تا از موضوعات مهمی که در گوشه و کنار جهان رخ می‌دهند باخبر شوید. هم‌چنین شما شکل‌دهی(صورت‌بندی) به افکارتان را می‌آموزید و می‌توانید میان مسائل به ظاهر نامرتبط، پیوند و ارتباط برقرار کنید و زمانی که در جمع دوستان‌تان هستید موضوعات بسیار زیادی برای بحث و تبادل نظر داشته باشید.


۳. نقش یک نویسنده‌ی مخالف را بازی کنید

یکی از آموخته‌های اخیر خود را در نظر بگیرید و یک ایده‌ی منحصر به فردی در مخالفت با آن خلق کنید. سپس سعی کنید با یافتن شواهدی از این ایده‌ی جدید دفاع کنید و آن‌قدر پیش بروید تا این شواهد و قرائن ایده‌ی اولیه‌ی شما را تغییر دهند. تکرار هر روزه‌ی این بازی به شما کمک می‌کند به ذهن خود وسعت بدهید و بهتر بیندیشید.


اگر هنوز هم نمی‌دانستید که چگونه و از کجا شروع کنید، به مطالعه‌ی مقالات انتقادی مجلات روی بیاورید. این به شما کمک می‌کند تا بفهمید سایرین چطور در بحث‌هایشان استدلال می‌آورند و نظراتشان را مطرح می‌کنند.
۴. یک فصل از کتاب داستانی یا غیرداستانی را بخوانید

خواندن یک کتاب در هفته را به عنوان هدف خود مشخص کنید. شما می‌توانید در طول روز که در مسیرهای مختلف تردد می‌کنید یا در انتظار اتوبوس یا مترو هستید ازکتاب‌های جیبی استفاده کنید که در تمام ساعات برای مطالعه کنار شما هستند.


کتاب‌های داستانی در درک شخصیت‌ها و دیدگاه‌های دیگران مفید هستند و کتاب‌های غیرداستانی برای آشنا کردن شما با موضوعات جدید روز، از سیاست گرفته تا روانشناسی بسیار عالی هستند.

۵. به جای تماشای برنامه‌های بی‌فایده‌ی تلویزیون، فیلم‌های آموزشی ببینید

گاهی اوقات تماشای فیلم درباره‌ی موضوعی که مورد علاقه‌تان است از خواندن مطلبی پیرامون آن برای‌تان خوشایندتر است و می‌توانید با تماشای فیلم‌های آموزشی چیزهای زیادی از تجربیات سایر افراد بیاموزید.


می‌توانید سری به وب‌گاه‌های مختلف از جمله ted بزنید و فیلم‌هایی از سخنرانی‌های جذاب و آموزنده ببینید. معمولا اطلاعاتی که شما از طریق فیلم‌های آموزشی می‌آموزید برایتان خوشایندتر و جذاب‌ترند و در ذهن شما ماندگارتر و در نتیجه باهوش تر می‌کند.


۶. در جاهایی که اطلاعات جذاب را منتشر می‌کنند، مشترک شوید

با دنبال کردن مطالب جذاب و سرگرم‌کننده در فیسبوک و توییتر و… شما می‌توانید آن‌چه را در جست‌وجوی یادگیری‌اش هستید در صفحه‌ی پیشخوان خود داشته باشید. برای مثال اگر به دنبال اطلاعات جدیدی از علم و فناوری هستید در صفحاتی که اطلاعات این حوزه را پوشش می‌دهند مشترک شوید تا خبرنامه‌ها و ایمیل‌های مربوط به آن برای‌تان ارسال شود.


۷. منابع دانش مورد علاقه‌ی خود را بررسی کنید

همه روزه در وبلاگ‌های تخصصی یا هر منبع دیگری به دنبال کسب دانش باشید تا عطش شما را برای یادگیری سیراب کند. انجام این کار یک عادت بسیار آسان است زیرا سایر کاربران مشابه شما به محتوای مورد علاقه‌تان یک نظم و ترتیبی می‌دهند و پس از نشر آن، شما می‌توانید به راحتی با دنبال کردن یکی از آن کاربران به موضوعات مورد علاقه‌تان دست یابید.

سعی کنید اطلاعات خود را به روزرسانی کنید، مقالات را ذخیره کنید و قبل از خواب زمان کوتاهی را برای مرور این مطالب اختصاص دهید.


۸. آن‌چه را آموخته‌اید، با دیگران به اشتراک بگذارید

اگر شما با یک نفر به تجزیه تحلیل موضوعات موردعلاقه‌تان به بحث بنشینید، می‌توانید دانش‌ جدید را در مورد آن موضوع به‌دست آورید. هم‌چنین، زمانی که شما می‌توانید مبحثی را برای کسی توضیح ‌دهید، نشانه‌ی آن است که شما به درک و فهم آن موضوع کاملا مسلط هستید. می‌توانید بدون آن‌که مستقیما با شخصی گفت‌وگو کرده باشید، آن‌چه را آموخته‌اید با او به اشتراک بگذارید. بسیاری از مردم دوست دارند شروع به وبلاگ‌نویسی ‌کنند، و از این طریق می‌توانند مطالب در یک فضای مجازی گفت‌وگو با دیگران به اشتراک بگذارند.

۹. دو فهرست از کارهای” انجام دادنی” تهیه کنید: یکی مهارت‌های مربوط به کار شما که اکنون می‌خواهید یاد بگیرید، و دومی چیز‌هایی که در آینده به آنها دست می‌یابید

Google Docs یک راه مناسب برای ردگیری فهرست‌های شما است. برای هر دو فهرست‌تان، تصمیم‌ بگیرید چه چیزی را می‌خواهید بیاموزید، منابعی را که قرار است به شما این مهارت‌ها را بیاموزند، شناسایی کنید و سپس هر روز روی آنها کار کنید.

به عنوان مثال اگر در زمینه‌ی علوم رایانه‌ای مشغول به کار هستید، فهرست اول شما می‌تواند شامل یادگیری تازه‌های Python در یک روز یا استفاده از MongoDB در روز دیگر باشد.

در فهرست دوم، شما می‌توانید به اهداف بلندمدت‌تان بیندیشید، مواردی نظیر بازاریابی پیشرفته به کمک رایانه یا یادگیری نرم‌افزارهای معماری. اکنون چه از طریق خواندن مطالب یک کارشناس یا ثبت‌نام در یک دوره‌ی آموزشی، گام‌های ساده‌‌ای را برنامه‌ریزی کنید که برای دستیابی به اهداف‌تان به آنان نیاز دارید.


۱۰. فهرست کارهای “انجام داده‌ام” را تهیه کنید

در پایان هر روز کارهایی را که به پایان رسانده‌اید فهرست‌برداری کنید. این فهرست به شما کمک می‌کند تا حس بهتری داشته باشید نسبت به هرآنچه به انجام رسانده‌اید، مخصوصا اگر شما از انجام آنها دلسرد بوده باشید. هم‌چنین به شما کمک می‌کند تا بازتاب خوبی از آنچه به ثمر رسانده‌اید داشته باشید و بتوانید فهرست‌تان را برای روز بعد دوباره ساختاردهی کنید.

این کار تنها در نظم بخشیدن با کارهایتان تأثیر می‌گذارد بلکه به باهوش تر شدن شما هم کمک می‌کند.

۱۱. فهرست کارهای “دیگر انجام نمی‌دهم” را تهیه کنید

برای پاک‌سازی آشفتگی ذهن‌تان، به کارهای بی‌تفکر و بدون تاثیر بر ذهن که انجام داده‌اید و زمانی که برای‌شان هدر داده‌اید توجه کنید. ابا اینکار شما جلوی پیشرفت ذهنی و باهوش تر شدن تان را گرفته ایدو عادات قدیمی را ترک کنید، و برای عادات بهتر و جدید زمان صرف کنید.وارن بافت می‌گوید: “تفاوت بین افراد موفق و افراد خیلی موفق این است که افراد خیلی موفق به اغلب موضوعات “نه” می‌گویند.”


۱۲. هر آنچه را می‌آموزید، بنویسید

برای این منظور شما می‌توانید به وبلاگ‌نویسی یا استفاده از اپلیکیشن “اینکپاد” روی بیاورید تا هر آنچه را می‌آموزید ثبت کنید. نه تنها این کار یک روش خوب برای ثبت آموخته‌های شما است، بلکه یک منبع خوب انگیزه برای شما خواهد شد. مادامی که می‌دانید باید در پایان روز آموخته‌های‌تان را بنویسید و ثبت کنید، انگیزه خواهید داشت تا بیشتر نیز بیاموزید.

۱۳. ذهن خود را تحریک کنید

پیاده‌روی روزانه، راه خوبی برای حرکت ذهن و حفظ سلامت روانی است. هم‌چنین پیاده‌روی روش خوبی برای اندیشیدن پیرامون تصمیمات سخت یا پردازش اطلاعات جدید در ذهن‌تان است.


۱۴. در دوره‌های آنلاین شرکت کنید

فهرست محبوب‌ترین دوره‌های آنلاین حرفه‌ای را بررسی کنید. اطمینان حاصل کنید بیش از حد خودتان را گرفتار نمی‌کنید و برحسب علایق‌تان یک یا دو دوره از آنها را انتخاب کنید و صادقانه روی آن تمرکز کنید. برنامه‌ی درسی شما را در مسیر آموزش نگه می‌دارد، بنابراین شما می‌دانید روزانه برخی کارها را از گوش سپردن به یک سخنرانی تا مشق یک تکلیف به انجام می‌رسانید.


۱۵. با افرادی که برای شما جالب هستند، صحبت کنید

حتی اگر این افراد برایتان غریبه هستند، از نزدیک شدن به آنان نهراسید. از آنان پیرامون موفقیت‌ها و چگونگی دستیابی به این کامیابی‌هایشان پرس‌وجو کنید. اغلب مواقع، شما از افرادی که به سختی از آنان اطلاعاتی گرفته‌اید چیزهای بیشتری می‌آموزید.

۱۶. وقت خود را با افراد باهوش تر از خودتان بگذرانید

شما می‌توانید زمان زیادی را با افراد باهوش سپری کنید. خوب است روزانه با این افراد که الهام‌بخش شما هستند یک فنجان چای بنوشید یا قدم بزنید.

در معاشرت با این افراد همیشه متواضع و مشتاق برای یادگیری باشید. تا جایی که امکان دارد سوالات خود را بپرسید.


مادامی که افراد دانا‌تر از خودتان اطرافتان باشند، چاره‌ای جز کسب اطلاعات و آموختن ندارید.


۱۷. به دنبال پاسخ پرسش‌های خود باشید

ممکن است پاسخ‌هایی که برای پرسش‌هایتان می‌شنوید دلسردتان کند اما دست برندارید و ادامه دهید. دنبال کنید و کنجکاوی‌تان را پیگیری کنید و پاسخ مناسب سوال‌تان را دریابید.


۱۸. از برنامه‌های آموزشی “هر روز یک کلمه” استفاده کنید

با این برنامه‌ها می‌توانید دامنه‌ی لغات خود را گسترش دهید، که می‌تواند به شما در آزمون‌هایی نظیر SAT یا GRE هم کمک کند یا حتی در مکالمات روزمره برای‌تان مفید باشد. حتی شما می‌توانید برای یادگیری لغات زبان‌های دیگری نیز تلاش کنید. سعی کنید هر روز ۵ تا ۱۰ لغت به دامنه‌ی لغات زبان خارجی‌ای که یاد می‌گیرید، بیفزایید. برای این منظور می‌توانید از LiveMocha یا Basuu یا DuoLingo استفاده کنید.


۱۹. با ترس‌هایتان مواجه شوید

همه‌ی ما یک “منطقه‌ی امن” در زندگی‌مان داریم که خروج از آن از ما فرد عاقل‌تری می‌سازد. هر روز خودتان را مجبور کنید بیشتر از این محدوده دور شوید. با شرکت در کلاس‌های آموزش مهارت‌های سخنوری و… به صحبت در مکان‌های عمومی بپردازید، جلسه‌ای را به طور داوطلبانه برای پیشنهاد یک کار رهبری کنید، یا از شخصی که همیشه او را تحسین کرده‌اید با یک ایمیل یا نامه‌ی کوتاه دعوت به همکاری کنید.


۲۰. عرصه‌های جدید را کشف کنید

چنانچه برای شما میسر نیست به سفرهای دور دنیا بروید، حداقل تلاش کنید برخی چیزها و جاهای جدید را در زادگاه خود پیدا کنید. به این ترتیب شما با افراد متفاوتی ملاقات می‌کنید، حقایق بسیاری می‌آموزید، و نکات جدید زیادی درباره‌ی جهان می‌شناسید. این کار بسیار کارامدتر از تماشای برنامه‌های تلویزیون است.

۲۱. به بازی‌های فکری بپردازید

برخی بازی‌ها نظیر شطرنج و اسکرابل قدرت ذهنی شما را وسعت می‌دهند. زمانی که به این بازی‌ها می‌پردازید خودتان را به چالش می‌کشید. مثلا بازی اسکرامبل بدون استفاده از لغت‌نامه. هم‌چنین می‌توانید از طریق بازی‌هایی نظیر سودوکو و ۲۰۴۸ به حل معماها بپردازید.


۲۲. زمانی را به “هیچ کاری انجام ندادن” اختصاص دهید

اغلب اوقات، نشستن در سکوت می‌تواند به شما در الهام گرفتن و تامل در امور روزانه‌تان کمک کند.


۲۳. یک سرگرمی سازنده برای خود انتخاب کنید

اگر شما چیزی دارید که هر روز روی آن کار می‌کنید، از بافتنی گرفته تا ماهی‌گیری، می‌توانید به طور فعالانه چیزهای بسیار زیادی به واسطه‌ی انجام آن بیاموزید. مثلا، شما ممکن است برای نواختن یک قطعه‌ی جدید موسیقی هر روز تلاش کنید، یک بخش از کتاب درسی فیزیک را بخوانید، چند صفحه بیشتر از داستان کوتاه‌تان را بنویسید، یا یک مهارت جدید رایانه‌ای بیاموزید.


۲۴. آن‌چه را آموخته‌اید به کار بندید

اگر شما اخیرا مهارت کدنویسی جدیدی کسب کرده‌اید، یا چگونگی کار با یک ابزار را فراگرفته‌اید، مطمئن شوید که اغلب استفاده از آن مهارت در طول زندگی‌تان امکان‌پذیر خواهد بود. یادگیری با انجام دادن یکی از موثرترین راه‌های باهوش تر شدن است.


۲۵. ورزش کنید و یک رژیک غذایی سالم را در پیش بگیرید

یک رژیم سالم برای غذای مغز جهت تامین سوخت فکری‌تان برگزینید، و از الکل و غذاهای سنگین دوری کنید که از شما فردی تنبل می‌سازند.

وقتی سطح انرژی شما پایین می‌آید، پیاده‌روی کنید. به این ترتیب خون بیشتری به مغز شما جریان می‌یابد، و عملکردتان را بهبود می‌بخشد. متفکران بزرگی مانند مهاتما گاندی و چارلز داروین در پیاده‌روی‌های طولانی زبانزد خاص و عام بوده‌اند.

منبع: سایت بازده

- - , .
.

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 191 تاريخ : دوشنبه 21 تير 1395 ساعت: 3:06

چطور اظهار وجود کنیم

گاهی اظهار وجود با خشونت و آزار به ویژه با خشونت کلامی اشتباه گرفته می‌شود. اما اظهار وجود خشونت ورزی نیست. این یک توانایی برای ابراز احساس و نیاز است بدون اینکه فرد بترسد یا دچار تردیدی شود. در اظهار وجود شما حقوق و نیازهای دیگری را می‌شناسید و احترام یک رابطه را حفظ می‌کنید. این یک راه ضروری برای حفظ ارتباط متعادل است. کسی که نمی‌تواند اظهار وجود کند به شدت احساس ضعف و آسیب پذیری می‌کند. نیازها برآورده نمی‌شوند و لازم به یادآوری نیست که این می‌تواند تبعات بدی برای رابطه داشته باشد و چه بسا باعث ایجاد رابطه ای آزاردهنده می‌شود. بعید نیست که شما در رابطه اظهار وجود نکنید چون از طرف مقابل می‌ترسید. اگر شریک زندگی‌تان از موضع تهاجمی و قدرت و با تهدید و خشونت به خواسته‌هایش می‌رسد این بیانگر یک رابطه خشونت آمیز است. البته پرخاشگری یک نفر همیشه به آزار و خشونت خانگی منجر نمی‌شود و می‌تواند نشانه یک مساله حل نشده در رابطه باشد. از طرف دیگر رفتار افرادی که پرخاشگری منفعلانه دارند باعث می‌شود که نتوانند احساس‌ها و نیازهایشان را مستقیما بیان کنند و به جای بیان آنچه در ذهن دارند با کوبیدن در یا تهدید در سکوت حرف بزنند.

حقوق فردی شما چیست؟

اگر متوجه شده‌اید که به هر دلیلی توان بیان احساس و نیازهایتان را ندارید اکنون زمانی است که باید برای حل مساله قدمی بردارید.

برای شروع خوب است که حقوق فردی خودتان را بشناسید.هر آدمی حقی برای احساس امنیت عاطفی و جسمی خودش دارد. در یک رابطه سالم این حق شماست که طرف مقابل ( دوست یا همسرتان) با احترام رفتار کند و مهربان باشد. مهم نیست که شما چقدر به او نزدیک هستید. در غیر این صورت شما احساس ناامنی، تحقیر و بی‌قراری می‌کنید.

نه گفتن حق شماست

یکی از راه‌های ابراز وجود و دست‌یابی به خواسته و نیاز خود در هر رابطه ( در رابطه زناشویی، دوستی و کاری) توانایی نه گفتن است. به محض اینکه در برابر درخواست کسی، هرچقدر هم که این درخواست محترمانه و خوب باشد احساس نگرانی کردید به راحتی بگویید نه.

اصلا لازم نیست دنبال عذرو بهانه‌ای باشید که یک درخواست را رد کنید. فقط بگویید نه و بگویید از این بابت متاسف هستید که چنین خواسته‌ای را رد می‌کنید. هرچقدر راحت‌تر بگیرید همه چیز راحت‌تر پیش می‌رود و بهتر می‌توانید خودتان را دربرابر چیزی که دوست ندارید محافظت کنید. این ساده‌ترین راهی است که دیگران هم متوجه می‌شوند شما خواسته، تمایل و نیازی دارید که در هر شرایطی باید لحاظ شود.

مهاجم نباشید

اظهار وجود کردن با رفتارهای تهاجمی فرق دارد. شما باید بتوانید خود را آن طور که شایسته است بیان کنید بدون اینکه کسی را تحقیر کنید. بنابراین وقت معاشرت و گفتگو طوری رفتار نکنید که طرف مقابل در موضع اتهام قرار بگیرد. از جمله‌هایی که « تو» در آن با لحن بدی بیان می‌شود دور بمانید. برای بیان خود نیاز نیست لحن خشک و آسیب زننده‌ای داشته باشید.

جمله‌های تحمل پذیر بگویید به جای گفتن « تویی که به من گوش نمی‌دهی» بگویید« می‌شود کمی بیشتر گوش کنی؟». همچنین جمله‌های کلی معمولا آزار دهنده هستند و از هدف و مقصد واقعی اظهار وجود فاصله دارند مثلا « تو هیچ وقت نمی‌گذاری من حرفم را بزنم یا تو هرگز به من گوش نمی‌دهی» جمله‌هایی خشن هستند. این نوع بیان همیشه طرف مقابل را در موضع دفاع از خود قرار می‌دهد و هرگز به معنای ابراز وجود نیستند.

از دعوای بد پرهیز کنید

یک اشتباه مفهومی دیگر در روابط این است که اظهار وجود در رابطه با دعوای بد و زننده فرق دارد. جوش آوردن و رقابت‌های شدید برای اثبات خود هرگز راه ابراز وجود نیستند. حتی اگر فکر می‌کنید فریاد زدن تنها راه شنیده شدن است از آن دور بمانید. وقتی یک دعوای بد راه می‌افتد هر دوی شما بازنده هستید پس اصلا لازم نیست در این میان چیزی از خودتان را ثابت کنید. در دعوای شدید لزومی ندارد برنده باشید تا به حق یا خواسته‌ای برسید. چون وسط دعوا هیچ حقی وجود ندارد و هیچ چیز منصفانه پیش نمی‌رود.

چه انتظاراتی دارید؟

برای اینکه بتوانید در رابطه ابراز وجود کنید لازم است که انتظارات‌تان را مشخص کنید؛ از شریک یا دوست‌تان چه می‌خواهید؟ او باید چطور باشد؟ این را بیان کنید و انتظار نداشته باشید طرف مقابل ذهن‌خوانی کند. به جای حرف‌های مبهم و سربسته بگویید که چه دوست دارید و چه توقعی دارید. اگر تحت فشار کاری هستید، نیاز برطرف نشده‌ای دارید، مسئولیت‌هایتان زیاد است، خسته و عصبی و پریشان هستید آن را بیان کنید و دقیقا مشخص کنید که چه انتظاری از همسر یا دوست‌تان دارید. صریح و بی‌پرده حرف بزنید.

شنونده خوبی باشید

رشد و توسعه شخصیتی که می‌تواند خود را بیان کند فقط در این نیست که به دیگران نه بگویید. به همان اندازه لازم است که شنونده باشید. این یعنی توجه کنید دیگران از شما چه می‌خواهند و چه نظری دارند. اگر می‌خواهید شنیده یا دیده شوید به همان اندازه به دیگران گوش بدهید و متوجه افکار، عقاید، باورها، نیازها و احساسات دیگران باشید. راه ساده‌اش این است که خوب گوش بدهید و به دیگران به اندازه خودتان فکر کنید.

مرزهای مشخص رابطه

گاهی لازم است برای اینکه به دیگران نشان بدهید شما حق و حقوقی و یا انتظارات و احساسات مشخصی دارید مرزهایی ایجاد کنید. خوب است که دیگران بدانند با اینکه‌ دوست‌شان دارید اما تحمل این را ندارید که فقط پاسخ دهنده نیازهای دیگران باشید.

شریک زندگی‌تان باید بداند که احساس و خواسته فردی هم به همان اندازه توجه به خواسته دیگران مهم است و با وجود احترامی که برای رابطه قائل هستید اما حریم خصوصی‌تان را می‌خواهید و شما به همان اندازه که به نیازهای دیگران می‌پردازید باید به نیازهای شخصی‌تان نیز توجه کنید.

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 178 تاريخ : سه شنبه 15 تير 1395 ساعت: 3:21


1- تفكر همه يا هيچ :
همه چيز راسفيد و در غير اين صورت سياه مي بينيد هر چیز كمتر از كامل شكست بي چون و چرا است

2- تعميم مبالغه آميز:
هر حادثه منفي و از آن جمله يك ناكامي شغلي را شكستي تمام عيار وتمام نشدني تلقي مي كنيد وآن را باكلماتي چون «هميشه» و «هرگز» توصيف مي كنيد. فردي افسرده كه در حال رانندگي پرنده اي به شيشه اتومبيلش خورده بود گفت: چقدر بد شانس هستم، "هميشه پرنده ها به شيشه اتومبيل من مي خورند."

3- فيلتر ذهني:
تحت تاثير يك حادثه منفي همه واقعيت ها را تار مي بينيد. به جزيي از يك حادثه منفي توجه كرده و بقيه را فراموش مي كنيد شبيه چكيدن يك قطره جوهر كه بشكه آبي را كدر مي كند. به خاطر ارايه يك مقاله در كلاس از سوي استاد و اكثر دانشجويان تشويق ميشويد اما به دليل انتقاد يكي دو نفر از دانشجويان روحيه خود را از دست مي دهيد.

4- بي توجهي من امر مثبت:
با بي ارزش شمردن تجربه هاي مثبت، اصرار بر مهم نبودن آن داريد. كارهاي خوب خود را بي اهميت مي خوانيد، مي گوييد كه هر كسي مي تواند اين كار را انجام دهد. بي توجهي به امر مثبت شادي زندگي را مي گيرد و شما را به احساس ناشايسته بودن سوق مي دهد.

5- نتيجه گيري شتابزده:
بي آنكه زمينه محكمي وجود داشته باشد نتيجه گيري شتابزده مي كنيد. ذهن خواني: بدون بررسي كافي نتيجه مي گيريد كه كسي در برخورد با شما واكنش منفي نشان مي دهد. پيشگويي: پيش بيني مي كنيد كه اوضاع بر خلاف ميل شما در جريان خواهد بود. بدون هر گونه بررسي مي گوييد: از عهده انجام اين كار برنخواهم آمد وآبرويم خواهد رفت.

6 -درشت نمايي:
از يك سو در باره اهميت مسايل و شدت اشتباهات خود مبالغه مي كنيد و از سوي ديگر، اهميت جنبه هاي مثبت زندگي را كمتر از آنچه هست بر آورد مي كنيد.

7- استدلال احساسي:
فرض را بر اين مي گذاريد كه احساسات منفي شما لزوماً منعكس كننده واقعيتها هستند. (احساس گناه مي كنم، بايد آدم بدي باشم) (احساس حقارت مي كنم، معنايش اين است كه در درجه دوم اهميت هستم)

8- بايدها:
انتظار داريد كه اوضاع آن طور كه شما مي خواهيد وانتظار داريد، باشد. خيلي ها مي خواهند با بايدها و نبايدها به خود انگيزه بدهند(نبايد آن شيريني را بخورم) اغلب بي تاثير است زيرا بايدها توليد تمرد مي كند و اشخاص تشويق مي شوند درست بر عكس آن را انجام دهند.

9- برچسب زدن:
برچسب زدن شكل حاد تفكر همه يا هيچ است. به جاي اينكه بگوييد: اشتباه كردم، به خود بر چسب منفي مي زنيد. (من بازنده هستم) برچسب زدن عير منطقي است، زيرا شما با كاري كه مي كنيد تفاوت داريد. انسان وجود خارجي دارد اما بازنده و يا احمق وجود خارجي ندارد. اين برچسبها تجربه هايي بي فايده هستند كه منجر به خشم، دلسردي، اضطراب و كمي عزت نفس مي شوند.

10- شخصي سازي وسرزنش:
خود را بي جهت مسئول حادثه اي قلمداد مي كنيد كه به هيچ وجه امكان كنترل آن را نداشته ايد. وقتي مادري از آموزگار فرزندش مي شنود كه وي در مدرسه خوب درس نمي خواند باخود مي گويد: اين نشان مي دهد كه من مادر بدي هستم. در صورتي كه بهتر است در چنين مواقعي علل درس نخواندن فرزند را جسجو كند. شخصي سازي منجر به احساس گناه، خجالت و ناشايسته بودن مي شود. بعضي ها عكس اين كار را مي كنند و سايرين ويا شرايط راعلت مشكلات خود تلقي مي كنند و توجه ندارند كه ممكن است خود در ايجاد شرايط سهيم باشند .

منابع:
کتابهای روانشناسی افسردگی و از حال بد به حال خوب نوشته دکتردیوید برنز

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 186 تاريخ : يکشنبه 13 تير 1395 ساعت: 0:34


نخستین نکته این است که فکر نکنیم تکنولوژی مقصر است. بستن راه‌های ارتباطی و برخورد قهری و حذفی با فناوری در هیچ خانه‌ای به رونق زندگی منجر نشده است، اما می‌توان با مدیریت فضا و استفاده از امکانات و برقراری اعتماد متقابل به هم نخستین گام‌ها را برداشت.

فراموش نکنیم هیچ چیز مانند بدبینی در خراب کردن یک رابطه خوب زناشویی و ویران کردن یک کانون گرم خانواده قدرتمند نیست. روان‌شناسان می‌گویند تشویش و استرس، عصبانیت و فراتر از آن احساس ترس و تنفر ریشه در همین بدبینی‌ها دارد.

اما برای این که داستان را علمی‌تر دنبال کنیم سراغ دکتر فرزانه سعیدی، روان‌شناس و مشاور خانواده رفتیم تا او این رفتار و کنجکاوی و بدبینی را تجزیه و تحلیل کند.

این روان‌شناس ابتدا به نکته مهمی اشاره و تاکید می‌کند که همسران فکر نکنند روش‌های ارتباطی جدید و باز شدن فضا علت اصلی خیانت است، وقتی از سعیدی می‌پرسم که پس کارکرد آنها در این زمینه چیست با لحنی که کمی به مزاح و شوخی هم طعنه می‌زند می‌گوید: روش‌های جدید ارتباطی باعث شده زن و شوهرها راحت‌تر مچ یکدیگر را بگیرند.

سوال دیگری که از این روان‌شناس می‌پرسم این است که از بین مراجعه‌کنندگان معمولا بیشتر خانم‌ها گوشی همسرشان را چک می‌کنند یا آقایان و او پاسخ می‌دهد: بیشتر خانم‌ها هستند، دلیل هم دارد، اغلب به شکلی متوجه خیانت همسرشان شده‌اند و با شکستن اعتماد و از بین رفتن آن حس، اضطراب زیادی دارند و باعث می‌شود به چک کردن دائم همسرشان در ابعاد مختلف زندگی بپردازند که یکی از این ابعاد تلفن همراه و شبکه‌های مختلف اجتماعی است.

این مدرس دانشگاه ادامه می‌دهد: کسی که مدام همسرش را چک می‌کند در واقع دچار نوعی عدم امنیت در زندگی است و اعتماد به نفس‌اش نیز کم‌کم از بین می‌رود و دائم در این فکر است که چه چیزی در زندگی‌اش کم است.

این ماجرا یک روی دیگر سکه هم دارد و روان‌شناس ما می‌گوید: گاهی مردهایی را هم دیده‌ام که وفادار بوده‌اند، اما به این دلیل که همسرشان بی‌اندازه آنها را متهم به خیانت کرده است، آگاهانه دست به خیانت زده‌اند. این مردان به نقطه‌ای رسیده‌اند که همان ضرب‌المثل معروف ماست: «آش نخورده و دهان سوخته.» پس فکر کرده‌اند وقتی اینقدر باید برای کاری که نکرده‌اند متهم شوند، پس بهتر که آن کار را انجام دهند. در واقع ترس از خیانت همسر باعث شده که بدترین ترس او به واقعیت تبدیل شود.

سعیدی در بخش پایانی صحبت‌هایش توضیح می‌دهد: باید از خودمان بپرسیم شفافیت در زندگی به چه معناست؟ آیا چک کردن دائم گوشی‌های کسانی که با ما زندگی می‌کنند نشانه شفافیت است یا فقدان امنیت؟

من باور دارم این چک کردن‌های مضطربانه هیچ جایگاهی در یک رابطه شفاف ندارد. وظیفه من این است که به شما بگویم خانواده‌ها باید کاری کنند تا بتوانند دوباره به هم اعتماد کنند. خود ما وقتی با بی‌اعتمادی به کسی یا موضوعی نگاه کنیم، همه چیز مشکوک به نظر خواهد رسید.

این برای خارج از خانه، کار کردن و برقراری ارتباط با بیگانگان شاید مناسب باشد، اما خانه محل آرامش و پناهگاه عاطفی انسان‌هاست و نباید دائم در حال شک باشیم، بگذارید خیلی راحت بگویم، من اگر گوشی خودم را با تشکیک زیر و رو کنم بالاخره یک چیز مشکوک خواهم یافت چه برسد به گوشی دیگری، آخر کلام آن که اگر تمام فکر و ذهن تان معطوف به این است که دنبال پیدا کردن سند و مدرک برای شیطنت و خیانت همسرتان باشید، من از همین الان به شما قول می‌دهم که مطمئنا آن را خواهید یافت، چون در نگاه کسی که به همه چیز مشکوک است بالاخره یک موضوعی، شخصی یا اتفاقی برای برجسته کردن و بزرگ کردن وجود خواهد داشت.

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 172 تاريخ : سه شنبه 8 تير 1395 ساعت: 3:39